انواع ابجد در علم حروف
علمای علم الحروف ، این علم (سیمیا seimeion ) را بخشی از علم جفر دانند. وظیفه اصلی این شعبه از علم را نیز شناخت اسمای غیبی شناسند که با دانش و احکام نجومی و علم اعداد قرابتی ناگسستنی دارد. واقع بر این است که از فواید علم الحروف آگاهی به اسماء الحسنی و سیمیاست. دانش اسرار حروف (سیمیا) را هفت شاخه باشد بقرار ذیل :
شرح اسماى حسنى
( معانی برخی از اسماء الله الحسنی در قرآن)
1 - الله :
مشھورترین نام خداوند متعال و در مقام ذکر و دعا، برترین مقام را داراست . و سایر نامھا به سوى این نام متوجه اند.
2 و 3 - الواحد، الاحد:
این دو اسم به معناى نفى اجزاء مى باشند و با ھم چند فرق دارند:
الف - واحد به تنھا بالذات گویند و احد به تنھاى بالمعنى .
ب - واحد موردش اعم است ، چون ھم به عاقلان گفته مى شود، ھم به غیر عاقلان ، اما احد، فقط به عاقلان گفته مى شود.
ج - واحد در حساب و عدد (به عنوان شماره یک ) مى آید اما احد چنین نیست .
4 - الصمد:
آن آقایى که مقصود و تکیه گاه در تمام کارھا و نیازھا و گرفتاریھاست .
اصل صمد به معناى قصد است که در عرب گویند: صمدت ھذا الامر، یعنى آھنگ آن
کار را کردم . و نیز در معنایش گفته شد، که صمد آن کسى است که جسم و شکم
ندارد.
5 - الاول :
آن است که بر ھمه چیز پیشى گرفته ، موجودى که قبل از وجود خلق دائما بوده و چیزى قبل از او نیست .
6 - الاخر:
آنکه بعد از فناى ، خلق ، باقى است (البته باید دقت کنى که :) آخر به
معناى چیزى که انتھا دارد، نیست ، ھمچنانکه اول ھم بمعناى چیزى که ابتدا
دارد، نمى باشد، پس تنھا او اول و آخر است .
7 - السمیع :
یعنى شنونده اى که کلام مخفى و سخن در گوشى را مى شنود کلام آشکار و سخن پنھان و حرف زدن و سکوت کردن نزد او مساوى است .
گاھى اوقات شنیدن به معناى پذیرفتن و اجابت کردن نیز مى آید؛ چون او کسى
است که تو به را از بندگانش مى پذیرد و دعا را مى شنود (و اجابت مى کند) و
نیز گفته شده که سمیع یعنى عالم به شنیدنیھا که عبارتند از صداھا و حروف ،
ثبوت این معنا براى او ظاھر است به دو دلیل :
1 - چیزى از صداھاى مخلوقاتش از او غایب و پنھان نیست .
2 - او به ھر چیز معلومى عالم است که یکى از آن معلومات ، صداھاى مخلوقات مى باشد.
8 - البصیر:
او بیننده است ؛ یعنى به چیزھاى مخفى آگاه است . و نیز گفته شده بصیر یعنى عالم به دیدنیھا.
9 - القدیر:
به معناى قادر و توانگر است که از قدرت و توان بر چیزى گرفته شده ، پس ھیچ
چیز طاقت سرپیچى از مراد او را ندارد دو نمى تواند از اراده و فرمان او،
سرباز زند.
10 - القاھر:
کسى است که بر گردنکشان غالب است و بندگان را با مرگ ، مغلوب مى سازد، در جایى که او اراده داشته باشد، چیزى طاقت سرپیچى را ندارد.
عده الداعی، شیخ احمد بن فھد حلى (قدس سره الشریف) ترجمه : حسین غفارى ساروى.
اسامی خداوند متعال در قرآن ، اسماء الحسنی
برگرفته از
http://malakut786.com/wp-admin/post.php?post=687&action=edit&message=1